برای اثبات مسئله امامت دو نوع استدلال وجود دارد یکی دلیل عقلی و دیگری دلیل نقلی:
دلیل عقلی:
دلیل عقلی که مساله امامت را واجب می کند «قاعده لطف » است،وقتى انسان از مطالعه ى مخلوقات و هستى به این نتیجه رسید که تمام مخلوقات آفریده ى خداوند است و از مشاهده و اندیشه در نظم و نعمت ها و اسرار آفرینش، به اوصاف و هدف مندى مبدأ اعلى رسید، مى داند که خداوند نعیم و حکیم، از پیدایش هستى و انسان هدفى دارد ( حکمت و هدفمندى در آفرینش ) و چون خداى سبحان. بى نیاز مطلق است، پس هدف، سعادت و به کمال رساندن انسان ها است، و رسیدن به آن هدف والا، براى انسان ها که مرکّب از عقل و شهوت اند و در انتخاب راه سعادت و شقاوت مختارند، بدون فرستادن برنامه و راهنما از جانب خداوند، ممکن نیست، پس خوددارى از تشریع و تکلیف و بعثت پیشواى معصوم، موجب افتادن انسان ها در جهالت و شقاوت و نقض غرض مىشود و قباحت و زشتى این امر، بدیهى است و خداى سبحان، منزّه از قبایح و زشتى ها است، پس حتماً هم تکالیف را بیان مى کند و هم راهنما را. پشتوانه ى اصلى این استدلال، حکمت الهى و لغو و عبث نبودن اصل آفرینش است.
نتیجه این که به حکم عقل، مساله امامت لطفی است از جانب خداوند، و منظور از «قاعده لطف » جز این نیست.
اما ممکن است که بعضی ها این جور استدلال کنند که خداوند با آفرینش قرآن، انسان را از آمدن امام بی نیاز کرده است؟
جواب این سوال این می شود که انسان معمولی از تبیین و تفسیر و بدست آوردن احکام از قرآن ناتوان است و عمر گوهر بار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم اینقدر ها نبوده است که تمام احکام را برای انسانها باز گو کند، پس همان قائده لطف اینجا هم وارد می شود و مسئله امامت را اثبات می کند.
و اما دلیل نقلی:
ولایت حضرت علی علیه السلام در قرآن:
"إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ." <سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند.> 1
عمّار یاسر مىگوید: مسکینى در مقابل على علیه السّلام در حالى که آن حضرت در رکوع بود ایستاد و درخواست کمک کرد، على علیه السّلام انگشترى خود را از انگشت خارج کرد و به سائل بینوا عطا کرد. وقتى رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله از ماجراى ایثار على علیه السّلام آگاه شد، این آیه بر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نازل شد. و آن حضرت فرمود: من کنت مولاه فعلىّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه. 2
روایات و اثبات امامت:
به خاطر آوردن دلیل مستحکم از جهت مقبولیت بین شیعه و سنی و همچنین وجود عید غدیر، استدلال از روایات را از حدیث غدیر آورده ام:
فراض چهارم از خطبه ی غدیر ؛
رسول اکرم صلی الله علیه و آله بعد از ایراد سخنان خود، دست حضرت علی علیه السلام را بالا بردند و فرمودند:
مردم! این علی است « هَذَا عَلِیٌّ» برادر من، وصیّ و دربردارنده علم من، او جانشین من در امت و در تفسیر و تبیین کتاب خداوند متعال است «خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی وَ عَلَى تَفْسِیرِ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». او جانشین رسول خدا، امیر مومنین و پیشوای هدایت است و اوست که با ناکثین (عهدشکنان) و قاسطین (ظالمان) و مارقین (خوارج) می جنگد و آنها را به درک واصل می کند؛ «خَلِیفَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْإِمَامُ الْهَادِی وَ قَاتِلُ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ»
در این فراز رسول خدا صلی الله علیه و آله با خبر از غائله عایشه، طلحه و زبیر در جمل (ناکثین) و معاویه در صفین (قاسطین) و خوارج در نهروان (مارقین) رسما آنها را باطل و در برابر دین خدا نامید.
بعد از این اعلام رو به مردم فرمود:
من از جانب خدا مامورم که این چنین بگویم: « اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ الْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَ اغْضَبْ عَلَى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ» خدایا دوست بدار کسی را که علی(علیه السلام) را دوست می دارد و دشمن باش با کسی که با او دشمن است و لعنت کن کسی را که منکر او باشد و غضب کن بر کسی که حق او را انکار می کند.
آنگاه حضرت در عبارتی به این دو آیه اشاره کردند:« الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» 3 و « وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین» 4 و این دو را مرتبط با جریان اعلام ولایت امری امیرالمومنین علیه السلام بیان کردند.
اکمال و اتمام دین به ولایت امیرالمومنین علیه السلام و امامان بعد از ایشان است و چنین دینی مورد رضایت خداوند متعال است و دینی از مردم پذیرفته است که در آن اعتقاد و پیروی از ولایت آن بندگان برگزیده خدا وجود داشته باشد.
_______________________________________
پی نوشتها:
1- مائده آیه 55.
2- شواهد التنزیل- ترجمه روحانى، ص: 90 ناشر دارالهدی.
3- آیه 3 سوره مائده.
4- آیه 85 سوره آل عمران.
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :