(۱) ای آن که رحم میکنی بر آن که بندگان بر او رحم نمیکنند
(۲) و ای کسی که میپذیری کسی را که شهرها نمیپذیرندش،
(۳) و ای کسی که اهل حاجتمندانِ خود را خوار نمیکنی،
(۴) و ای کسی که اصرارکنندگان را ناامید نمینمایی،
(۵) و ای کسی که دست ردّ بر سینه توقعداران نمیزنی،
(۶) و ای کسی که پیشکش بیمقدار را میپذیری، و کمترین کاری را که برایت کنند سپاس مینهی،
(۷) و ای کسی که عمل اندک را قدر مینهی، و مزد بزرگ بر آن میپردازی،
(۸) و ای که هر کس به تو نزدیک گردد به او نزدیک میشوی،
(۹) و ای کسی که هر که را از تو روی گرداند به حضرتت فرا میخوانی،
(۱۰) و ای کسی که نعمت خود را تغییر نمیدهی و به انتقام شتاب نمیورزی
(۱۱) و ای کسی که نهال خوبی را به بار میآوری تا بیفزایی، و از بدی درمی گذری تا آن را ناپدید نمایی،
(۱۲) آرزوها پیش از رسیدن به نهایت کرمت، با حاجاتِ رواشده بازگشتند، و ظرفهای طلب به فیض بخششت لبریز شدند و اوصاف به کنه وصف تو نرسیده از هم گسیختند، پس بدون شک برتری، برتر از هر برتری مخصوص توست و جلال امجد بر هر جلالی ویژه توست.
(۱۳) هر بزرگی در پیشگاهت کوچک است، و هر شریفی در جنب شرفت پست است، آنان که به غیر حضرتت روآوردهاند نومید شدند، و آنان که جز وجود تو خواستهاند به خسران نشستند، و آنان که به درگاه غیر تو شدند به تباهی رسیدند، و جز آنان که فضل تو را طالب شدند تهیدست ماندند.
(۱۴) درِِ رحمتت برای تمام خواهندگان باز، و عطایت برای گدایان رایگان، و فریادرسیات به فریادخواهان نزدیک است،
(۱۵) آرزومندان از تو نومید نمیشوند، و درخواست کنندگان از عطایت محروم نمیشوند، و مستغفران از عذاب تو تیره بخت نمیگردند،
(۱۶) سفره روزیات برای عاصیان پهن است، و بردباریت شامل دشمنانت نیز میگردد، عادتت احسان به بدکاران است، و سنّتت رحمت بر تجاوزکاران، تا جایی که مدارایت اینان را از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ایشان را از خودداری از گناه بازداشته،
(۱۷) حال آنکه تنها تو با آنان بردباری کردهای تا به فرمانت بازآیند، و از آن رو به آنان مهلت دادهای که اطمینان به دوام سلطنتت داری، پس آن که اهل سعادت بود فرجام کارش را به سعادت بردی، و هر که تیرهبخت بود به تیرهبختیاش واگذاشتی،
(۱۸) همه سر به فرمان حکم حضرتت خواهند داشت و بازگشت کارشان به سوی فرمان تو خواهد بود، پادشاهیت با مهلت طولانیی که به آنان میدهی سستی نپذیرد، و از تأخیر محاکمه ایشان برهان و حجتت از میان نرود.
(۱۹) حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد، و سلطنت ثابت است آن سان که زوال نپذیرد، پس وای بر آن که از تو روی برتابد، و نومیدی ذلّت بار از آن کسی است که از تو نومید گشته، بدترین تیرهبختیها برای کسی است که به تو مغرور شده،
(۲۰) چه عذابهای دردناکی که خواهد چشید! و چهاندازه سرگردانی درازی در عذابت خواهد داشت، و آرزوی گشایش از این کس چه دور است! و نومیدی او برای سهولت خروج از عذابت بسیار! تمام اینها بر اساس عدل در قضای غیرجائرانه تو، و از سر انصاف در حکم غیرظالمانه توست.
(۲۱) چرا که پی در پی اتمام حجت نمودی، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود بیان داشتی، و تهدیدت را اعلام فرمودی، و با لطف و محبت ترغیب به حقایق نمودی، و برای بیداری مردم مثلهاآوردی، و به آنان مهلتِ طولانی دادی، و کیفر را به تأخیر انداختی در صورتی که بر شتاب در عذاب توانا بودی، و مدارا نمودی در حالی که قدرت بر عجله داشتی،
(۲۲) مدارایت از روی ناتوانی، و مهلت دادنت از باب سستی، و خودداریت از باب غفلت، و به تأخیر انداختنت از روی مدارا و سازش نبوده، بلکه به این خاطر است که حجتت رساتر، و بزرگواریت کاملتر، و احسانت فراگیرتر، و نعمتت تمامتر باشد، تمام اینها بوده و هست و خواهد بود،
(۲۳) و حجت تو برتر از آن است که به طور کامل وصف شود، و برزگی تو والاتر از آن است که کسی به کنهش برسد، و نعمتت بیش از آن است که همهاش به شماره درآید، و احسانت بیش از آن است که کسی کمترین آن را شکرآرد، و اکنون نبودن زبان سخن مرا از ادامه سپاست ناتوان ساخته،
(۲۴) و زبان تمجیدم از کار افتاده، و نهایت قدرتم آن است که به درماندگی اقرار کنم نه از سر رغبت به کوتاهی در ستایش تو -ای پروردگار من بلکه از باب ناتوانی.
(۲۵) اینک منم که به درگاهت روی آوردهام، و از حضرتت توقع پذیرایی نیک دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و رازم را بشنو، و دعایم را مستجاب کن، و روزم را به ناامیدی و تهیدستی به شب مرسان، و در دریوزگیم دست ردّ به سینهام مزن، و رفتنم را از پیشگاهت، و بازگشتم را به حضرتت گرامی دار، زیرا در آنچه بخواهی دچار مضیقه نمیشوی، و در برابر خواسته ها ناتوان نمیباشی، و بر هر چیزی قدرت داری، و هیچ حول و قوهای جز به دست خدای بزرگ نیست.
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :
None در تاریخ در پاسخ به این نظر گفته :